چهلمشم تموم شد تمام مدت مات بودمهمه رو نگاه میکردم ولی نمیدونستم باید چیگار کنمفقط میخواستم از اونجا فرار کنم نمیتونستم صبر کنم فاتحه بخونماروم باشمفقط میخواستم برم از اونجا برممن یه ترسومحتی گریه نکردمفقط عصبانی بودم ار حماقت تمام کسایی ک دوست خطابش میکردنمن خیلی احمقمببخشم! آرتادخت | سه شنبه پنجم بهمن ۱۴۰۰ 6:40 اهورا مزدا...
ما را در سایت اهورا مزدا دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : akharinroozaramesha بازدید : 112 تاريخ : يکشنبه 24 بهمن 1400 ساعت: 22:28